جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

هیچ غریبه ای اینجا را نمی خواند


یک موضوع بندی در جوگیریات هست با نام ( ورزش مغزهای آکبند ) 

پستهایی که با این موضوع منتشر می شوند یک تفریح و سرگرمی فکری هستند که در یک پست رمز دار منتشر شده است . رمز پست هم در عنوان پست مستتر است . 

مثلا عنوان پست این است : شتر کوهان دار آمریکایی  

و شما با علم به اینکه نام این شتر لاما است این اسم را وارد می کنید و می توانید پست را مشاهده کنید .  اگر هم نمی دانستید با یک جستجوی راحت می شد پیدایش کنید .  

محتوای پست هم یک بازی فکری بود که دوستان صرفا برای تفریح مشغولش می شدند . 

 

 

هر بار که یکی از این پست ها منتشر شد بعضی از دوستان که ذهنیت قبلی نداشتند و یا تازه به جمع رفقا اضافه شده بودند گلایه می کردند که چرا رمز رو به ما ندادی ؟ ما غریبه ایم ؟ فقط دوست و رفقای خودتون رمز رو دارن ؟ و اینجور حرفها ...  

 

 


ما که عضو شورای شهر و نماینده مجلس و رییس جمهور نیستیم که شعار الکی بدهیم و بعد به آن عمل نکنیم .  

( هیچ غریبه ای اینجا را نمی خواند ) شعار نیست . حقیقت دارد ... 

 اما قبول کنید که بعضی وقتها آدم دلش می خواهد یک چیزی بنویسد که فقط بعضی ها بخوانند . 

یا بهتر بگویم بعضی وقتها آدم دوست دارد یک چیزی بنویسد که بعضی ها نخوانند .  

یعنی مجبور است طوری بنویسد که برای خودش مشکل پیش نیاید . 

 

حالا خودتان را بگذارید به جای من  

یک عالمه حرف دارید که باید بزنید اما نمی شود در یک پست عمومی منتشرشان کرد

و فقط دو انتخاب دارید : 

 

اول اینکه یک پست رمز دار بگذارید و به کسانی که می شناسید رمزش را بدهید .   

دوم اینکه بگذارید حرفتان توی چرکنویس ها بیات بشود و غمباد بگیرید . 

 

 شما به جای من باشید چه می کنید ؟ 

 

 

برای بوشهری

دوست عزیزی برایم کامنت خصوصی گذاشته است :


yani mardome booshehr be andazeye 1 pey neveshte tasliat ham bara shoma arzesh nadashtan??????!!
ajib bood baram in bi tafavotio sokoote shomaee ke in masa-el ro hichvaqt az qalam nemindakhtid.
webe shoma ba oon poste elame natayeje qor-e keshi too hamoon shabe zel zele mano yade seda sima andakht ke too zelzeleye azarbayejan khande bazar pakhsh kard bi hata ye zir nevis bara arze tasliat!!!!!!
be har hal ekhtiare webetoon daste khodetoone.
be man che aslan


خدمت ایشان عرض می کنم که بنده در اولین ساعاتی که خبر وقوع زلزله را شنیدم در فیس بوغ پستی با مضمون تسلیت به هموطنان بوشهری نوشتم . بعید می دانم هیچ انسانی از درگذشت هموطنانش دردمند و متاثر نشود و من هم بواسطه همان اندک انسانیتی که در وجودم هست از شنیدن این خبر بی اندازه غمگین شدم .

دوستان شاید خاطرشان باشد که پس از زلزله آذربایجان همین بچه های وبلاگی چندین میلیون تومان کمک نقدی برای زلزله زدگان جمع کردند . اما توهین ها و تهمت هایی که بواسطه این حرکت انساندوستانه نثار بنده و چند تا از دوستانم شد تجربه تلخی ساخت که دیگر در این گونه مسائل بی گدار به آب نزنیم .

اتفاقا قرار بود به همراه آرشمیرزا روز پنجشنبه یک بازی مفرح و شاد برگزار کنیم که به خاطر همزمانی با این مصیبت قرار شد به روز دیگری موکول شود .

به هرحال حرف حساب جواب ندارد و بنده به خاطر این تعلل و فراموشی از شما پوزش می طلبم .


شعر زیبای زیر از سروده های استاد سعید بیابانکی است که امیدوارم به عنوان تسلیت بپذیرید  :


زمین

دهان باز کرده و چاک چاک می خندد

نخل ها می رقصند

بسطامی می خواند

چیزی نمانده این خانه هم

بزند زیر آوار

آوار

آوار...





قدیس پیر روی تخت شفاخانه به مرگ لبخند می زند


.
آقا ولی - بابای مهربان - چند روزیست که به خاطر بیماری ریه در بیمارستان بستری شده است .
امروز که برای ملاقات رفته بودیم بین همهمه و شلوغی ملاقاتی ها  چشمم خورد به اتاق روبرویی که پیرمردی روی تخت آن خوابیده بود و بر خلاف همه بیمارها هیچ ملاقاتی نداشت .
پیرمرد پیشانی ای بلند و صورتی دوست داشتنی داشت و موهایی که مثل برف سفید بودند .
یک عالمه سنسور و سیم به تن و بدنش وصل بود و مانیتورهای بالای سرش بوق بوق های ملایمی می کردند . به بینی اش ماسک اکسیژن وصل بود و طوری خوابیده بود انگار نه انگار که روی تخت یک بیمارستان شلوغ دراز کشیده ...
نور از پنجره روبروی پیرمرد به صورتش می تابید و چهره اش مثل قدیس ها روشن و نورانی بود .
آنچنان آرام و سبک خوابیده بود و لبخند می زد که انگار توی این دنیا نیست .
انگار بوق بوق دستگاههای الکترونیکی برایش لا لایی می خواندند و همهمه مردم برایش پچ پچی گوشنواز بود .
انگار بیهوش بود . انگار تحت تاثیر داروهای آرامبخش در هپروتی دوست داشتنی غوطه می خورد.

علی القاعده دیدن هر انسانی در چنین وضعیتی دل آدم را باید به درد بیاورد اما پیرمرد در چنان حال خوشی بود و چنان لبخند شیرینی بر لب داشت که به آرامش او غبطه خوردم .

لطفا برای شفای همه بیمارها مخصوصا آقا ولی دعا بفرمایید ...




خسته نباشی داش مسعود

یادم هست روزی که باقرلوی بزرگ لج کرد و گفت دیگر در پرشین بلاگ نمی نویسد خیلی غصه خوردم  . وقتی کرگدن پرشین با آن همه کامنت و بازدید و خاطره درش تخته شد و محسن خان جلای وطن کردند و به بلاگ اسکای کوچیدند با خودم گفتم : چطور ممکن است یکنفر دلش بیاید و از اینهمه خاطره دل بکند ؟

همانروزها من هم در بلاگ اسکای عضو شدم اما با دل چرکینی ...

محسن از امکانات خوب این سرویس می گفت و مدام دلم را آب می انداخت .

و بعد هم نشانم داد که ایمیلی را که به مدیر بلاگ اسکای زده بود خیلی سریع جواب داده بودند و اقدام کرده بودند .


در مقایسه با سرویس های وبلاگ نویسی پر طمطراق آن روزها مثل پرشین بلاگ و بلاگفا که مدیرانش انگار با مخاطبانشان قهر هستند این یک فقره دیگر نوبر بود و شگفت آور 

اسم مسعود چنگیزی را همانروز گوشه ذهنم یادداشت کردم .


چند وقت بعد پرشین بلاگ دیوانه شد . شتر با بارش گم می شد . کامنتها گم و گور می شدند . یکروز درمیان صفحه بالا نمی آمد و ....

احساس می کردی چند نفر کلید خانه ات را دارند و وقتهایی که خانه نیستی می آیند و لم

می دهند  و فیلم می بینند و از توی یخچالت خوراکی بر می دارند  .

این شد که مجبور شدم با جوگیریات پرشین بلاگ خداحافظی و دوباره از صفر شروع کنم .


روزی که آمدم بلاگ اسکای تنها به خاطر محسن باقرلو بود هرچند که مدیران بلاگ اسکای با افتخار نوشته بودند که سرویسشان مدتهاست بدون ایراد و قطعی دارد خدمات می دهد و رکورددار هستند و همین برای من مستاجر که کرایه خانه هم نمی پردازد کافی بود .


حالا دو سال و خرده ای  می گذرد که من بلاگ اسکایی شده ام  . 

طرفدار دو آتشه بلاگ اسکای هستم و هرکاری از دستم بر بیاید می کنم تا اگر کسی وبلاگ ندارد در اینجا عضو بشود و اگر وبلاگ دارد به راه راست هدایت بشود و از بلاگ اسکای سرویس بگیرد .


آقای چنگیزی مدیر بامعرفت بلاگ اسکای طی این دو سال همه جوره مرا شرمنده کرده است .


توی بازی نقاشی ها شخصا شرکت کردند و بنده ذوقمرگ شدم .

توی وبلاگ مدیران بلاگ اسکای لینک بازی عکس های کودکی را گذاشتند 

و شاید اتفاقی که بزرگترین خوشی وبلاگی مرا طی چند سال گذشته به همراه داشت این بود که در اولین پست وبلاگ شخصیشان برای جوگیریات و تولدانه سنگ تمام گذاشتند  . 


همه اینها به کنار وقتی جوگیریات مسدود شد کمکم کردند تمام این پستها و خاطره ها و کامنتها را بدون اینکه خطی برآنها بیفتد ، دست نخورده و سالم برگردانم .


بلاگ اسکای شاید از نظر تعداد مخاطب از رقبایش عقب تر باشد و بین خودمان باشد گاه گداری هم قطع و وصل می شود و گیر می کند و بالا نمی آید اما حتی اگر از آسمانش سنگ هم ببارد اینجا خانه اول و آخر بنده است و درست مثل عروس و دامادهای فرنگی تنها مرگ می تواند بنده و بلاگ اسکای را از هم جدا کند .

بلاگ اسکای کلا یک عادت بدی دارد که مشتریانش را بدجور نمک گیر می کند و یکی از آرزوهایم اینست که یکروز بتوانم بروم دفتر کار آقای چنگیزی و از نزدیک ببینم چکار می کنند و یک گزارش مفصل و یک عالمه عکس از آنجا برایتان بگیرم .


بیستم فروردین دهمین سالگرد تاسیس این سرویس دوست داشتنی و مخاطب مدار بود و به همین بهانه به کلیه زحمتکشان بلاگ اسکای تبریک عرض می کنم و دوست دارم با فونت درشت بنویسم :


خسته نباشی داش مسعود



.

مسعود چنگیزی و دختر نازش سارا خانوم





منوچهر والی زاده

به پاس تک تک خاطراتی که با صدای مخملی تو برای ما جاودانه شدند ٬ 

 

همیشه زنده باشی و عمرت دراز 

استاد  

 منوچهر والی زاده  (۱۳۱۹)

 

 

 

نتیجه قرعه کشی

احتمالا متوجه شدید که اسم آنجلینا از همه اسامی بیشتر رای آورد .


رمز فایل قرعه کشی  اینه :3333

 و همونطور که می بینید برنده بازی حل جدول دوست عزیزمون من هست نویسنده وبلاگ :

.

همه اطرافیان من 


به رسم یادبود هدیه ناقابلی تقدیم این دوست عزیز خواهد شد .

ممنونم که تو این بازی شرکت کردید ...





حل جدول

سلام ... 

همونطور که اکثر دوستان درست جواب دادند رمزهای جدول به ترتیب زیر بودند : 

 

داریوش مهرجویی 

آنجلا مرکل 

روز هشتم 

 

حل جدول رو می تونید اینجا مشاهده بفرمایید . 

 

دوستانی که موفق شدند جدول رو درست حل کنند به ترتیب عبارتند از :  

  1. سپیده 
  2. تیراژه 
  3. عاطفه . ح 
  4. امیر حسین 
  5. غریبه 
  6. یه مریم جدید 
  7. فرگل 
  8. پیروز 
  9. احمد 
  10. خودم ( البته من نیستم ) 
  11. monire 
  12. حامد خپلو 
  13. ف رزانه 
  14. من ( البته خودم نیستم ) 
  15. دل آرام 
  16. نیلوفر 
  17. خواننده خاموش 
  18. سایه 
  19. قاصدک 

  

از همه دوستانی که وقت گذاشتند و جدول رو حل کردند چه اونایی که تونستن حلش کنند و چه اونایی که نتونستن ممنونم . 

 

برای اطلاع از نحوه قرعه کشی تشریف ببرید ادامه مطلب ... 

 

 

ادامه مطلب ...

جدول

  

 

 

 

 

فایل اکسل زیر را دانلود کنید . توضیحات جدول در فایل آمده است :

 

 

 

 

 

 برای شرکت در قرعه کشی توضیحات ادامه مطلب را مطالعه بفرمایید : 

 

ادامه مطلب ...

 

 

با یه جدول وبلاگی موافقید ؟