جناب آقای اسحاقی... هر چند تسلیت واژه کوچکیست برای این غم بزرگ اما من رو در غم خودتون شریک بدونید... بی شک روح پدر در جایگاه ابدیش به آرامش رسیده... خدا به شما و خانواده صبر بده...
از خواننده های خاموشتون هستم....در ابتدا باید تسلیت عرض کنم و براتون آرزوی صبوری در تحمل دوری از عزیز از دست رفته را دارم.... یادمه چند وقت پیش نوشته بودین که به مناسبت تولدش همگی رفته بودین سر کلاس شاهنامه خوانی اش... کار زیبایی بود... وقتی این خاطره به یادم افتاد، ناخودآکاه این بیت از شاهنامه به خاطرم اومد: اگر مرگ داد است، بیداد چیست؟ ز داد این همه بانگ و فریاد چیست؟ . روحش شاد و یادش گرامی
باسلام وتسلیت مدتهاس خواننده خاموش وبتونم قطعا از لحاظ سن وسال میتونم جای مادرتون باشم هیچوقت فکر نمیکردم رابطه های مجازی میتونه عاطفی بشه با اطلاع از فوت پدرتون باور کنین اشک ریختم چون احساستون واحترامتون به پدر برای من خیلی جالب بود توی این دوره بی احساسی وبی احترامی همسن های شما به بزرگترها واژهائی پیدا نمیکنم تا احساس خودمو بیان کنم خوشا به حال آن پدر صبر برای این پسر آرزو میکنم
تسلیت میگم آقا بابک... منو شریک غمتون بدونین... شاید باورتون نشه اما این خبر فوت از همه خبرهای فوتی که توی دنیای مجازی شنیده بودم غافلگیرانه تر بود... بغض رو مهمونم کرد.... خدا رحمتشون کنه....
"از سر این قافله، قافله سالار رفت" غصه امانم گرفت کز نظرم یار رفت از سر این قافله، قافله سالار رفت عاشق شب زنده دار خفته در آغوش خاک وه که به خواب ابد با دل بیدار رفت.......... تسلیت میگم انشالله خداوند تحمل و صبرتون رو زیاد کنه پدرمن سال 83 و مادرم سال 89 فوت کرد. حالا من،یه دختر جوون، موندم با بغضی که آب نمیشه هر وقت اسمی از پدر و مادر میاد یه گلوله میچسبه به گلوم . خیلی سخته یه همچین وقتایی جلوی اشکت رو بگیری و خوددار باشی روزهای اول خیلی سخته روزهای بعد هم
واییییییییی بابک خان:'(:'(:'(:'(:'( متاسفم خییییییییییلییییییییییییی زییییییاد بابایییی عزیز و هنرمندتونو خیلییی دوست داشتم باورنمیکنم چه جوری اخه:-(:-(:'(:'(:'(:'( دنیای خیلیییییی نامردییی شده نمیدونم چییی بگم فقط براتون از خدا صبر ارامش و تحمل این غم بزرگو میخوام از دست دادن خانواده و عزیزان خیلی سخته :'(:'(:'(:'( خدا .... گفتنش برام سخته...... انشاالله خدا مادرتون و عزیزانتونو براتون حفظ کنن و بهشون سلامتی و ارامش بدن:'(:'(:'(:'(:'( من هیچوقت نبو......د ادمهارو باور نمیکنم هیچوقت :-(:-(:-( ادمها تو قلب کسایی که دوسشون دارن زندند از این به بعدخونه ی پدر عزیزتون تو قلب شماست..... جاشون خوبه مطمین باشین ..
راستی از اونجایی که خواننده تمام پست های وبلاگتونم ،توی نوشته های آخرتون یک سری نکته بود که فک کنم به ضمیر ناخودآگاهتون ربط داره مثلا روز تولد باباتون رفتید سرکارشو نوشته بودید شاید سالهای بعد فرصت اینچنینی دست نده ویا وقتی که فرشته نگهبانتون (قسمتی از اعلامیه پدر همسرتون)از پشت ماشینتون رفت و نوشتید فرشته نگهبانم در برفها خوابش برد........ پدر مهربان ترین فرشته هست و حالا خوابش برده چه خوب که رفتید سر کارشون و بهشون نشون دادید چقدر دوستشون دارید... فرصتی که برای من هیچوقت به وجود نیومد بازم تسلیت........
vayyyyy babak khan moteasefam kheiliiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii ziaddd babaye aziz va honarmandetuno kheyli doost dashtaaaam bavar nmikonam chejuri akhedonyaye kheyliii namardii shode nmidunam chiii bgamfaghat baratun az khoda sabro aramesho tahamol in ghame bozorgo khastaram az dast dadan khanevade va azizan kheylii sakhte khoda........ goftanesh baram sakhte.... enshaallah khoda madaretun va azizanetuno baratun hefz konan va bheshun salamati va aramesh bdan man hichvaght naboo...d adamharo bavar nmikonam hichvaghtva eteghad daram kasaee k az dasteshun midim tu ghalbe mahaee k dooseshun darim zendand az in b baad khuneye pedaretun tu ghalbe shoma va azizaneshune..... jashun khube motmaen bashin
ye ja khondam ye bashgahi hast ke kasaee ka pedarashono az dast dadan ozvesh mishan . dostam ay kash hichvaght pat be in bashgah lanati nemiresid. man alan salhast ke ozvesham.... sabr behtarin rahehale . ama faramoshi.... hargez.
آخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ نیم ساعت نشستم اینجا زل زدم به این صفحه و باورم نمیشه یک طور عجیب غریبی از بابا خوشم میومد و به ایشون مهر قلبی داشتم .اصلآ این مرد این مرد نازنین,یک مرامی یک مسلکی یک فضایی یک شآنی برای خودشون داشتند که حس کردنی بود.یک بزرگواری وجودی و مهربانی عمیق...
چو مرغ شب خواندی و رفتی دلم را لرزاندی و رفتی تو اشک سرد زمستان را چو باران افشاندی و رفتی
روحت شاد ای پدر یکتا بابک و مامان ناهید عزیزم تسلیت می گم و می تونم بفهمم که چقدر جاشون خالیست.باور کردنی نیست به هیچ وجه. غمگینم...
یه روز دنبال یه جمله برا تولد می گشتم از وب تولدانه سردراوردم اسم بابات تو روز تولد من بود اسم و ایمیل و تاریخ تولدمو ثبت کردم اما هیچ وقت اسمم در کنار روز تولد بابات قرار نگرفت هر هفته سر می زدم اما اسمم نیومد کنار اسم بابات خیلیا به اون لیست و وبت اضافه شد اما باز من اضافه نشدم با خودم گفتم حتما خععععععععععععععععلی بیشتر از اینا باباشو دوست داره که هیش کس رو تو روز تولد باباش نمی خواد قرار بده الان به وب دکتر بابک رفتم و دیدم... یاد پست روز بابا ت افتادم پستی که بغل بابا ت دراز کشیده بودی و نوشته بودی اگه یه روز نباشی من می میرم نوشته بودی از روزای جنگ و بمباران و ... و اینکه چطور بابات 3 نفرتونو تو بغلش جا می داد و بغل بابات امن ترین جا بود براتون و بزرگترین مرد تو زندگیتون می دونم جاش خیلی خالیه می دونم غمت اونقدر بزرگه که هیچ چیزی نمی تونه ارومت کنه اما امید وارم خدا صبرتونو زیاد کنه
خیلی شوکه شدم . ندیده بودم چیزی از مریضی شون بگید . از صمیم قلب متاسفم و تسلیت میگم . امیدوارم این دیگه غم آخرتون باشه . به قول اون دوستمون چند باری که ازش نوشته بودین انگار دیگه از نزدیک می شناختمش . روحش شاد باشه و بقای عمر خانواده هاتون .
سلام بابک خان عزیز!پدر و مادر مثل دو بال یه پرنده اند.فقدانشون جبران ناپذیره.خدا صبرت بده من سال 85 پدر و سال 91 مادر مو از دست دادم .درکت می کنم.سید ابوالقاسم سلامت.
جناب آقای اسحاقی...
هر چند تسلیت واژه کوچکیست برای این غم بزرگ اما من رو در غم خودتون شریک بدونید...
بی شک روح پدر در جایگاه ابدیش به آرامش رسیده...
خدا به شما و خانواده صبر بده...
واااااای باورم نمیشه بابک!!!!!
تسلیت میگم...خداوند بهتون صبر بده...
خدا رحمتش کنه ...پدر من هم نزدیک به سه ساله که رفته ... جاشون همیشه خالی خواهد بود....
روحشون شاد خدا بهتون صبر بده
خدا رحمتشون کنه واقعا تسلیت میگم بهتون
آقا بابک عزیز خدا روان پدر محترم رو غرق در آرامش وشادی کنه
عرض تسلیت بنده خدمت شما و خانواده محترم
بنده رو در غم خودتون شریک بدونید
از صمیم قلب تسلیت میگم و برای شما و نزدیکانتون از خدا صبر , صبر و باز هم صبر خواستارم.
خبری بسیار تلخ و ناباورانه ...هیچ کلامی تسلی بخش غمتون نیست جناب اسحاقی تسلیت میگم ...روحشون شاد
خدا رحمتشون کنه..
تسلیت میگم
از خواننده های خاموشتون هستم....در ابتدا باید تسلیت عرض کنم و براتون آرزوی صبوری در تحمل دوری از عزیز از دست رفته را دارم....
یادمه چند وقت پیش نوشته بودین که به مناسبت تولدش همگی رفته بودین سر کلاس شاهنامه خوانی اش... کار زیبایی بود...
وقتی این خاطره به یادم افتاد، ناخودآکاه این بیت از شاهنامه به خاطرم اومد:
اگر مرگ داد است، بیداد چیست؟
ز داد این همه بانگ و فریاد چیست؟
.
روحش شاد و یادش گرامی
سلام. تسلیت میگم و خدا بیامرزدشون.خدا به شما و خانواده صبر بده.
تسلیت میگم برادر.
خداوند صبر تان دهد.
باسلام وتسلیت مدتهاس خواننده خاموش وبتونم قطعا از لحاظ سن وسال میتونم جای مادرتون باشم هیچوقت فکر نمیکردم رابطه های مجازی میتونه عاطفی بشه با اطلاع از فوت پدرتون باور کنین اشک ریختم چون احساستون واحترامتون به پدر برای من خیلی جالب بود توی این دوره بی احساسی وبی احترامی همسن های شما به بزرگترها واژهائی پیدا نمیکنم تا احساس خودمو بیان کنم خوشا به حال آن پدر صبر برای این پسر آرزو میکنم
عرض تسلیت ..
براستی که آدم برای بیان ابراز تالم در این جور مواقع واژه کم میاره..خدا به شما و همه منسوبین و اقوام صبر بده.
تسلیت میگم ، خدا رحمتشون کنه
همیشه خاموش میخونم
اما الان باید روشن شد
تسلیت میگم. امیدوارم خدا بهتون صبر بده
خدا رحمتشون کنه
سلام...
من هم تسلیت می گویم..و به غیر از تسلیت چیزی ندارم....
خداوند صبر بدهد....و روحشان شاد....
خیلی درد داره وقتی می بینی زندگی ات ظرف چند ساعت زیر و رو شده ....
روحشون قرین آرامش ....
دل پر درد تو هم آروم .....
تسلیت میگم آقا بابک... منو شریک غمتون بدونین... شاید باورتون نشه اما این خبر فوت از همه خبرهای فوتی که توی دنیای مجازی شنیده بودم غافلگیرانه تر بود... بغض رو مهمونم کرد.... خدا رحمتشون کنه....
با دیدن این خبر دلم لرزید، تسلیت می گم و براتون از خدای بزرگ آرامش و صبر آرزو می کنم. خدا رحمتشون کنه.
واااای انگار همین دیروز پست تولدشونو نوشتی...
خداوند رحمتشون کنه.
وای آخه چراااا؟ پدرتون که هنوز خیلی جوون بودن، شوکه شدم ....
تسلیت می گم بهتون، چه دنیای بی وفایی ...
...
نه ، من مرگ هیج عزیزی رو باور نمی کنم
بایک جان هنوز باور نکردم و نمی تونم باور کنم
منو تو غم خودت شریک بدون دوست خوبم
خیلی ناراحت شدم...خدا رحمتشان کند... بقیه هم لطفا فاتحه بخونن
"از سر این قافله، قافله سالار رفت"
غصه امانم گرفت کز نظرم یار رفت
از سر این قافله، قافله سالار رفت
عاشق شب زنده دار خفته در آغوش خاک
وه که به خواب ابد با دل بیدار رفت..........
تسلیت میگم انشالله خداوند تحمل و صبرتون رو زیاد کنه پدرمن سال 83 و مادرم سال 89 فوت کرد. حالا من،یه دختر جوون، موندم با بغضی که آب نمیشه
هر وقت اسمی از پدر و مادر میاد یه گلوله میچسبه به گلوم . خیلی سخته یه همچین وقتایی جلوی اشکت رو بگیری و خوددار باشی
روزهای اول خیلی سخته روزهای بعد هم
واییییییییی بابک خان:'(:'(:'(:'(:'( متاسفم خییییییییییلییییییییییییی زییییییاد بابایییی عزیز و هنرمندتونو خیلییی دوست داشتم باورنمیکنم چه جوری اخه:-(:-(:'(:'(:'(:'( دنیای خیلیییییی نامردییی شده نمیدونم چییی بگم فقط براتون از خدا صبر ارامش و تحمل این غم بزرگو میخوام از دست دادن خانواده و عزیزان خیلی سخته :'(:'(:'(:'( خدا .... گفتنش برام سخته...... انشاالله خدا مادرتون و عزیزانتونو براتون حفظ کنن و بهشون سلامتی و ارامش بدن:'(:'(:'(:'(:'( من هیچوقت نبو......د ادمهارو باور نمیکنم هیچوقت :-(:-(:-( ادمها تو قلب کسایی که دوسشون دارن زندند از این به بعدخونه ی پدر عزیزتون تو قلب شماست..... جاشون خوبه مطمین باشین ..
راستی از اونجایی که خواننده تمام پست های وبلاگتونم ،توی نوشته های آخرتون یک سری نکته بود که فک کنم به ضمیر ناخودآگاهتون ربط داره
مثلا روز تولد باباتون رفتید سرکارشو نوشته بودید شاید سالهای بعد فرصت اینچنینی دست نده
ویا وقتی که فرشته نگهبانتون (قسمتی از اعلامیه پدر همسرتون)از پشت ماشینتون رفت و نوشتید فرشته نگهبانم در برفها خوابش برد........
پدر مهربان ترین فرشته هست و حالا خوابش برده
چه خوب که رفتید سر کارشون و بهشون نشون دادید چقدر دوستشون دارید... فرصتی که برای من هیچوقت به وجود نیومد
بازم تسلیت........
سلام جناب اسحاقی.تسلیت میگم
با شنیدن این خبر خیلی متاسف شدم
انشالا خدا ایشونو قرین رحمت کنه و به شما صبر و آرامش عطا کنه...
vayyyyy babak khan


moteasefam kheiliiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii ziaddd babaye aziz va honarmandetuno kheyli doost dashtaaaam bavar nmikonam chejuri akhe

donyaye kheyliii namardii shode nmidunam chiii bgam
faghat baratun az khoda sabro aramesho tahamol in ghame bozorgo khastaram az dast dadan khanevade va azizan kheylii sakhte
khoda........ goftanesh baram sakhte.... enshaallah khoda madaretun va azizanetuno baratun hefz konan va bheshun salamati va aramesh bdan man hichvaght naboo...d adamharo bavar nmikonam hichvaght

va eteghad daram kasaee k az dasteshun midim tu ghalbe mahaee k dooseshun darim zendand az in b baad khuneye pedaretun tu ghalbe shoma va azizaneshune..... jashun khube motmaen bashin
ye ja khondam ye bashgahi hast ke kasaee ka pedarashono az dast dadan ozvesh mishan . dostam ay kash hichvaght pat be in bashgah lanati nemiresid. man alan salhast ke ozvesham....
sabr behtarin rahehale . ama faramoshi.... hargez.
آخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
نیم ساعت نشستم اینجا زل زدم به این صفحه و باورم نمیشه
یک طور عجیب غریبی از بابا خوشم میومد و به ایشون مهر قلبی داشتم .اصلآ این مرد این مرد نازنین,یک مرامی یک مسلکی یک فضایی یک شآنی برای خودشون داشتند که حس کردنی بود.یک بزرگواری وجودی و مهربانی عمیق...
چو مرغ شب خواندی و رفتی
دلم را لرزاندی و رفتی
تو اشک سرد زمستان را
چو باران افشاندی و رفتی
روحت شاد ای پدر یکتا
بابک و مامان ناهید عزیزم تسلیت می گم و می تونم بفهمم که چقدر جاشون خالیست.باور کردنی نیست به هیچ وجه.
غمگینم...
http://www.harfhaye-man.blogfa.com/post/446/%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D9%88%DA%AF-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B4%D9%85%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AD%D8%A7%D9%82%DB%8C
http://janeghazal.persianblog.ir/post/126/
http://www.ibna.ir/vdcfvydyvw6d1ta.igiw.html
امان از دشنه ی بی بسملِ مرگ... امان...
صبر و صلح بر شما باد...
تسلیت میگم...
تسلیت عرض میکنم آقای اسحاقی.
تسلیت میگم!
وای خدایا....
تسلیت میگم امیدوارم روحشون قرین رحمت و ارامش باشه
چقدر بد که با همسرت همدردی...
یه روز دنبال یه جمله برا تولد می گشتم از وب تولدانه سردراوردم
اسم بابات تو روز تولد من بود
اسم و ایمیل و تاریخ تولدمو ثبت کردم
اما هیچ وقت اسمم در کنار روز تولد بابات قرار نگرفت
هر هفته سر می زدم
اما اسمم نیومد کنار اسم بابات
خیلیا به اون لیست و وبت اضافه شد اما باز من اضافه نشدم
با خودم گفتم حتما خععععععععععععععععلی بیشتر از اینا باباشو دوست داره که هیش کس رو تو روز تولد باباش نمی خواد قرار بده
الان به وب دکتر بابک رفتم و دیدم...
یاد پست روز بابا ت افتادم
پستی که بغل بابا ت دراز کشیده بودی و نوشته بودی اگه یه روز نباشی من می میرم
نوشته بودی از روزای جنگ و بمباران و ... و اینکه چطور بابات 3 نفرتونو تو بغلش جا می داد و بغل بابات امن ترین جا بود براتون و بزرگترین مرد تو زندگیتون
می دونم جاش خیلی خالیه
می دونم غمت اونقدر بزرگه که هیچ چیزی نمی تونه ارومت کنه
اما امید وارم خدا صبرتونو زیاد کنه
روحش قرین رحمت پروردگار
خیلی شوکه شدم . ندیده بودم چیزی از مریضی شون بگید . از صمیم قلب متاسفم و تسلیت میگم . امیدوارم این دیگه غم آخرتون باشه . به قول اون دوستمون چند باری که ازش نوشته بودین انگار دیگه از نزدیک می شناختمش . روحش شاد باشه و بقای عمر خانواده هاتون .
شوکه شدم آقا بابک !
خدا رحمتشون کنه :-(
سلام بابک خان عزیز!پدر و مادر مثل دو بال یه پرنده اند.فقدانشون جبران ناپذیره.خدا صبرت بده من سال 85 پدر و سال 91 مادر مو از دست دادم .درکت می کنم.سید ابوالقاسم سلامت.
بابک جان تسلیت عمیق من رو هم بپذیر..
نمی دونم چی باید بگم. چقدر ناگهانی بود! زبونم قفله. تسلیت منو بپذیرید آقای اسحاقی.
روحشان شاد
اقا اسحاقی سی سال همسایه روبرویی ما بود .خیلی خیلی برام سخته ولی تردید ندارم جاش تو بهترین نقطه بهشته.