جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

عکس دیروز و امروز بابا ها

 

ارتباط بین آدمها مقوله غریبیست 

گاهی بی آنکه بخواهی و بدانی طوری دل هایمان  به هم گره می خورد که ...  

مهم نیست به جای این سه نقطه چی بنویسیم  

مهم اینه که اینو تا وقتی که اون  آدم کنارمون هست درک نمی کنیم .   

 

-

محسن چقدر قشنگ گفته که :  

کاش یکروزی بیاید که برای اهالی این خاک ٬ راه رسیدن به آرامش و پیشرفت و رفاه و شادی و خوشبختی و سعادت و امنیت و آزادی از فرودگاه نگذرد ...

 

روز دوشنبه وقتی این بازی کلید خورد خبری شنیدم که به شدت ناراحتم کرد  

اگر قولش را نداده بودم این بازی را نمی گذاشتم 

 

 

دل آرام ...  

دل آرام عزیز داره از پیش ما میره 

داره میره اونور آبها تا یه زندگی تازه شروع کنه 

شاید باید براش خوشحال باشیم که البته هستیم 

اما نمی دونم چرا وقتی به این فکر می کنم که امشب ٬ آخرین شبیست که دل آرام زیر سقف آسمون این کشور نشسته و پیش ماست ناخودآگاه گریه ام می گیره  

اینا رو امشب نباید می گفتم اما نتونستم که نگم 

دل آرام برای من یه خواهر کوچولوی مهربونه و یه رفیق با معرفت 

که اگه بینمون هزار سال نوری هم فاصله بیفته چیزی از این احساسم کم نمیشه 

اما چه کنم که وقتی به رفتنش فکر می کنم  

اشکم درمیاد و دلم تنگ میشه ... 

 

برات بهترین روزها و ساعت ها و ثانیه ها رو آرزو می کنم خواهر کوچولوی مهربون  

و بی صبرانه منتظر اون هواپیمایی هستم که دوباره تو رو برمی گردونه پیش ما 

 -

سفرت بی خطر و دلت همیشه آرام 

 

 

این پست با همه ملحقات شاد و غمگینش 

با همه خنده ها و اشکهایش تقدیم می شود به : 

 

دل آرام 

  

 -

  

 

 + عکس باباها رو در ادامه پست ببینید ... 

 

 

 

 خیلی خیلی متشکرم از همه دوستانی که تو این بازی شرکت کردند  

و عذرخواهی می کنم اگر وقت بازی کم بود  

دوست داشتم امشب که دل آرام هست حتما رونمایی بشه .

ممکنه کیفیت بعضی عکسها مطلوب نباشه  

اگر روی عکسها راست کلیک کرده و ذخیره کنید میتونید عکسها رو با کیفیت بهتری ببینید . 

برای باز شدن همه عکسها صبور باشید ...

 


 شماره ۱ 

عکس بابای شیرزاد

- 

  

  برای روح بزرگ شیرزاد عزیز فاتحه ای بفرستید لطفا


 

 شماره ۲

عکس بابای تیام

- 

 

  این عکس آقا علیمراد بابای تیام است . سمت چپ ۲۷ سالگی و سمت راست ۵۲ سالگی 


 

 شماره ۳ 

-

عکس بابای آذرنوش

- 

 

آقا خداداد بابای آذرنوش  

ببینید آذرنوش با چه مشقتی داره به دوربین نگاه می کنه  

- 


 

 شماره ۴

عکس بابای دنیز

- 

 

  این عکس آقا حبیب بابای دنیز است رفیق شفیق خودم ...


 

 شماره ۵

عکس بابای فرشته

- 

 

  عکس سمت چپ مربوط به ۳۸ سالگی و سمت راست ۵۰ سالگی آقا فرهاد بابای فرشته است .


 

 شماره ۶

عکس بابای نیما

- 

 

  - 

 

این هم عکس پدر و مادر نیما


 

 شماره ۷

عکس بابای سهبا

- 

 

  عکس سهبا و پدرش


 

 شماره ۸

عکس بابای محمد

- 

 

  عکس بالا مربوط است به ۱۸ سال پیش و عکس پایین ۱۸ روز پیش


 شماره ۹

عکس بابای دلارام

- 

 

  


 شماره ۱۰

عکس بابای پونه

- 

 

   

پونه و مامان و باباش . پونه عینهو الان ستایشه 

خدا رحمت کنه پدر پونه رو ... یه فاتحه براشون بفرستید لطفا


 شماره ۱۱

عکس بابای فاطمه

- 

 

این عکس آقا علیرضا بابای فاطمه و این خانوم کوچولو یاسمین خانوم برادر زاده فاطمه است .

  


 شماره ۱۲

عکس بابای داود

- 

 

  این عکس آقای محمد پور امینی بابای داود است . عکس مربوط است به جشن روز کارگر در سال ۵۴ و تو این عکس ۲۵ ساله هستند . 

 

تو این عکس داود رو در کنار پدرش می بینید . 

   -

این عکس مربوط است به بهمن ۸۷ درست هفت ماه قبل از فوت بابای داود  

 

 - 

برای شادی روح بابای داود فاتحه بفرستید ... 


شماره ۱۳

عکس بابای شادی

- 

 

  عکس امیر آقا بابای شادی


 شماره ۱۴

عکس بابای عاطی

- 

 

  این عکس آقا عبدالرضا است . عکس سمت چپ ۱۵ سالگی و سمت راست ۵۰ سالگی


 شماره ۱۵

عکس بابای بیتا

- 

 

  


 شماره ۱۶

عکس بابای سیندرلا

- 

 

  


 شماره ۱۷

عکس بابای بابک 

- 

 

  این عکس من و باباست ۳۱ سال پیش که من روی دوش بابایم نشسته ام 

- 

 

و در این عکس دوباره من روی دوش بابایم نشسته ام 

کاش می شد یک عکس دیگه اینجوری هم داشته باشم 

۳۰ سال بعد دوباره روی دوش بابای عزیزم ... 

- 

 

این عکس مامان و باباست ۲۸ سال پیش 

- 

 

و این عکس دوباره بابا و مامان ۳ سال پیش


 شماره ۱۸

عکس بابای عادل

- 

  عکس سمت راست بابای ۶۶ ساله و عادل ۳۲ ساله 

عکس سمت چپ بابای ۳۷ ساله و عادل یکساله


 شماره ۱۹

عکس بابای میثا

-  

  عکس سمت چپ مربوط به ۳۱ سالگی و عکس سمت راست برای ۶۰ سالگی بابای میثاست .


شماره ۲۰

عکس بابای مهربان

- 

 

  عکس آقا ولی و راحله خانوم پدر و مادر مهربان ... سال ۵۷ پارک دانشجو 

 

اینهم عکس الان آقا ولی 

برای شادی روح مادر عزیز مهربان فاتحه بفرستید لطفا ...


 شماره ۲۱

عکس بابای هیشکی

- 

 

  عکسهای علی آقا بابای هیشکی ...


 شماره ۲۲

عکس بابای کاپو

- 

 

  اسم بابای کاپو آقا محمد است ...


 شماره ۲۳

عکس بابای پروین خانوم

-  

 

- -

 

-

 

  سمت راست پروین خانوم و سمت چپ خواهر ایشون 

-

 

این هم پدر و مادر پروین خانوم


شماره ۲۴

عکس بابای صالی

- 

 

  


شماره ۲۵

عکس بابای سمیرا

- 

 

  اسم بابای سمیرا آقا رضاست . عکس سمت چپ مربوط به سمیرای ۵ ساله و بابای ۲۷ ساله 

و عکس سمت راست عکس آقا رضا در ۵۴ سالگیه


 شماره ۲۶

عکس بابای حسین

- 

 

  


شماره ۲۷

عکس بابای وانیا

- 

 

 عکس های دیروز و امروز  آقا نصرالله بابای وانیا


 شماره ۲۸

عکس بابای خورشید

- 

 

  


 شماره ۲۹

عکس بابای الناز

- 

 

  


 شماره ۳۰

عکس بابای محسن

- 

 

  


 شماره ۳۱

عکس بابای مریم

- 

 

  


 شماره ۳۲

عکس بابای مهرداد

- 

 

  عکس آقا مسعود بابای مهرداد


 

 شماره ۳۳

عکس بابای نیمه جدی

-  

  


 

 شماره ۳۴

عکس بابای مهیاس

- 

 

  اسم بابای مهیاس جعفر است . عکس سمت چپ در ۳۵ سالگی و سمت راست ۵۰ سالگی


 

 شماره ۳۵ 

-

عکس بابای آرش ناجی

- 

 

  دو بابا در یک قاب ... اصغر آقا بابای آرش ٬ آرش و تارا دخترش


 

 شماره ۳۶

عکس بابای هاله بانو

-  

  

  

 

عکس های اصغر آقا و زری خانوم پدر و مادر هاله بعد از سالها


 

 شماره ۳۷

عکس بابای آلن

- 

 

  آقا محمد حسین سال ۵۳ 

-

 

سال ۸۹


 شماره ۳۸

عکس بابای آرش پیرزاده

- 

  

خانواده آرش در سال ۵۶ 

- 

  این هم عکس حالای این خانواده


 شماره ۳۹

عکس بابای آوا

- 

 

  


 شماره ۴۰

عکس بابای مریم شیرزاد

- 

 

  


 شماره ۴۱

عکس بابای رگبار

-   

سال ۶۵ بابای ۳۵ ساله و آقا رگبار ۱۰ ساله و خواهرش 

  سال ۸۹ بابای ۶۴ ساله و فرزندان همان دو تا کوچولوی عکس قبل


شماره ۴۲

عکس بابای گل گیسو

- 

 

  


 شماره ۴۳

عکس بابای سبا

- 

 

عزیز آقا بابای سبا سال ۵۱ 

 

این هم عکس عزیز آقا در سال ۸۹


 شماره ۴۴

عکس بابای محمد رضا

- 

  

این عکس آقا قاسم است پسر عموی سبا که به رحمت خدا رفته 

برای روح بزرگش فاتحه ای بفرستید ...

  


 شماره ۴۵

عکس مامان و بابای آناهیتا

- 

-

 

  استاد سعادت و بانو


 شماره ۴۶

عکس بابای میلاد

- 

 

  توجه داشته باشید که میلاد با اینکه هنوز وبلاگ نزده این اولین عکسیه که ازش دیده میشه ...


 شماره ۴۷

عکس بابای محدثه

- 

  

- 

  


 شماره ۴۸

عکس بابای الهام

- 

  - 


شماره ۴۹

عکس بابای بهنام

- 

 

  بهنام و باباش آقا محمد 

 

بهنام وداییش احمد آقا 

 

بهنام و مامانش هاله بانو 


 شماره ۵۰

دو عکس از بابای محمد

- 

 

  


 شماره ۵۱

عکس بابای الف

- 

  

- 

  


 شماره ۵۲

عکس بابای مامان عارفه

 - 

 


 

ایشالا خدا همه عزیزان رفته رو بیامرزه

و به همه پدر ها و مادرها سلامتی و طول عمر بده  

ایشالا که قدرشون رو بدونیم .

 

ممنونم که مثل همیشه همراه بودید و با معرفت

معذرت می خوام از دوستانی که عکس یادگاری از باباهاشون نداشتند و نتونستند شرکت کنن  

معذرت می خوام از کسانی که با دیدن عکسها غصه دار شدند  

معذرت می خوام از کسانی که دوست داشتند بازی کنند ولی به هر دلیلی نتونستند 

و معذرت می خوام از مهدیه  و جزیره ٬ نازی و نگار

امیدوارم کم و کاستی و ایرادهای این بازی رو به بزرگیتون ببخشید  

به خاطر ایده این بازی از مهربان ٬ محسن باقرلو  و آقا بزرگ ممنونم  

اگر عمری بود یه روزی بازی عکس پدر بزرگها و مادر بزرگها رو هم برگزار می کنیم ... 

  

 

 

 

 

 

+ آهنگ این پست کار مشترکی است از احسان خواجه امیری و بابایش ایرج  

 

 

 

نظرات 231 + ارسال نظر
تیراژه چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 22:40 http://tirajehnote.blogfa.com/

خدا رحمت کند مادر مهربان بانو و همه ی مادر های نازنینی که نیستند را....

.
.
و همچنین سلامت باشند استاد ایرج خواجه امیری عزیز

آذرنوش چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 22:40 http://azar-noosh.blogfa.com

محمد من بیشتر مامانم اینجوره تا بابام

آذرنوش چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 22:41 http://azar-noosh.blogfa.com

آره این آهنگ هم خیلی به عکسا حال وهوای خاصی داده...بازم مرسی

الف چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 22:43 http://www.inspiration90.blogfa.com

تو خونه ی ما هر چی خورده نمیشه ، داداشم می خوره !!

به سلامتی همه داداشا

ارش پیرزاده چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 22:44

مرسی بابک ... مرسی ... هزار بار ممنون بخاطر وقتی که از زندگیت می زنی خرج ما می کنی ....
راستی اسم پدر من ناصر

آذرنوش چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 22:44 http://azar-noosh.blogfa.com

راستی بچه ها عکس قدیمی جناب باقرلو خیلی شبیه به حمید هست نه؟

مهربان چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 22:44 http://mehrabanam.blogsky.com/

دم همه بچه هایی که شرکت کردن گرم...

آناهیتا چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 22:46 http://www.a-n-a-a-r-i-a.blogsky.com

وااااااااااااای این آهنگ محشره
مرررررسی بابک خان
خیلی زحمت کشیدید

الف چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 22:46 http://www.inspiration90.blogfa.com

مرسی مرسی مرسی بابت این بازی فوق العاده قشنگ ..

خیلی حس خوبیه دیدن عکسای قدیم و جدید... این عکس من و بابام رو بابام خیلییییییی وقته ندیده ! باید برم بهش نشون بدم بگم فنچت رو ببین .. من الان دیگه تو بغلت جا نمیشم ..

خیلی دلم می خواد بازم برم رو پاهای بابام بشینم ولی می ترسم بگه برو اونور خرس گنده !

دست همگی درد نکنه ..

روح همه این عزیزانی که پیش ما نیستن هم شاد شاد ..

آذرنوش چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 22:47 http://azar-noosh.blogfa.com

دم شوهر شما هم گرم مهربان بانو جان

هاله بانو چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 22:48 http://halehsadeghi.blogsky.com/

پس چرا من نمی تونم آهنگ رو گوش کنم

سیندرلا چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 22:49 http://zozooooo.blogfa.com/

یه دنیا ممنون.
موندم چی بگم به این همه خوبی.
خدا ایشالاشیرزاد رو هم بیامرزه و تمام اون باباهایی رو که الان دیگه زنده نیستن.
ایشالا همیشه زنده باشین بابک خان.

ف@طمه چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 22:51 http://zarafekocholo2.blogfa.com/

یه حس خوب همین

دخترک زبون دراز چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 22:52

مهربان جان از آقاتون استعلام کن ببین رویت شد؟

ناهید چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 22:52 http://nahid2369.blogfa.com

دلم گرفت...چراشم نمیدونم

گــل گیســـو چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 22:54 http://gol-gisoo.blogsky.com/

آناهیتا چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 22:56 http://www.a-n-a-a-r-i-a.blogsky.com

بچه ها به عکس ننه هاله و پسرش دقت کنید
این همون که گفته بودم!

الهام چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 22:56 http://sampad82.blogfa.com

الهی من قربون دلارام برم ک چقد نازه توو اون عکس...الهی من فدای همه ی کسایی ک توو این عکسا هسن بشم...مخصوصا بابای جیگرررر خوووووودم
مرسی کیامهر خاااااان عالی بوووووووود

الهام چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 22:57 http://sampad82.blogfa.com

اون عکس عالیییییییییییه

تیراژه چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 22:58 http://tirajehnote.blogfa.com/

"کاش یکروزی بیاید که برای اهالی این خاک ٬ راه رسیدن به آرامش و پیشرفت و رفاه و شادی و خوشبختی و سعادت و امنیت و آزادی از فرودگاه نگذرد ..."

این پاراگراف جناب باقرلو دیوانه کنندس

این سرزمین ای کاش ها وطن ماست
وطنی که جا نداره برای عزیزانمون
از کلمه ی "سفر" بیزارم...
چه عزیزانی رو ازم گرفته

چه نفسهای گرم ..چه دستهای مهربان.. چه نگاه های عاشقانه ای که سپردم به این کلمه ی سه حرفی لعنتی
و خیلی بیشتر از اینها...من تمام حسرتهای کودکی ام را زخم خورده ی این واژه ام...چرایش بماند..شاید روزی در وبلاگم نوشتم که چه کرده این واژه با من..

.
به قول "اخوان ثالث" نازنینمان: نفرین به سفر که هرچه کرد او کرد...

وانیا چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 22:59

سلاااااااااااااااااااام به همگی
کیا خسته نباشی
خدا رحمت کنه همه ی اونایی که نیستن مخصوصا شیرزاد نازنین رو
دلارام هم مطمئنم میره جایی که براش بهترینا خواهد بود امید که همیشه شاد باشه

اما عکس بابای محسن باقرلووووووووو چقدر حمیدخان شبیه باباتونه شدیدا


کیامهر تو خجالت نمیکشی بچچه ت تو بغل مامان بابات نیس؟؟

پدر و مادر مهربان بانو منو یاده ترانه های فریدون فروغی میندازه با اون عکس حسه خیلی خوبی داشتم

گلنار چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:04

برای خانم دل آرام سفری خوب و پربار و زندگانی شایسته ای رو آرزو دارم .
برای عزیزان همگی,سلامت و گرمای حضوری پر مهر.
عزیزانی که در این میان نیستند , روحشون آرام و شاد.
شما و وبلاگتون هم برقرار باشین برای مهربانی ها و صمیمیت های روزافزون.
و ممنون.

آذرنوش چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:05 http://azar-noosh.blogfa.com

پس من درست گفتم حمید خان خییییلی شبیه به باباشه

فرشته چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:07 http://feritalkative.blogfa.com/

دم شما گرم مهربان بانو امشب بی شام موندی تا بابک این پست رو آپ کنه

آذرنوش چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:07 http://azar-noosh.blogfa.com

بچه ها چقد محیط وبلاگ غمگین شده نه؟یامن اینجور حس میکنم؟

فرشته چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:10 http://feritalkative.blogfa.com/

هی میرم بالا هی میرم پایین عکسارو نیگا میکنم
به این نتیجه رسیدم چقدر عکس ۳۵ رو دوست دارم
خیلی زیاد ! یه حس خوب داره توش که هی دوست دارم نیگاش کنم

داود(خورشیدنامه) چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:11 http://poooramini.persianblog.ir

می خوام بگم یه رازی...

فرشته چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:11 http://feritalkative.blogfa.com/

اره اذرنوش انگار هوای اینجا غمگین شده
من که همش عکسارو نیگا میکنم بغض میکنم آهنگ هم یه حال خاصی داده به این فضا

مهربان چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:12 http://mehrabanam.blosky.com

بابای شماره ۳۴ چقدر غمگینه....

داود(خورشیدنامه) چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:13 http://poooramini.persianblog.ir

توی این عکسها همه چی هست خاطره عشق صفا و سادگی

...

مهربان چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:14

بابای شیرزاد چه نگاهی می کنه به پسرش... کی فکر می کنه زندگی چه سرنوشتی براش داره
کی می تونه حدس بزنه

فرشته چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:15 http://feritalkative.blogfa.com/

چه رازی داوود ؟؟؟؟؟؟؟

وانیا چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:16

همین حالا عکسا رو نشونه بابا دادم
ازت تشکر کرد کیامهر
بعدشم حس عکسایه قدیمی رو گفت و اون سالها تقریبا تونست حدس بزنه چه عکسی ماله چه سالیه
میگه خودش تو اون عکس 35سالشه و عکس جدید هم 60

عاطی چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:17 http://pransesbanoo.blogfa.com



مرسی کیامهر جان!

عالیه!

چقد باباها خووبند!

خدا حفظشوون کنه!!!

و اوونایی ک نیستن دیگه!رو رووحشوون و شاد کنه!

اصوولن جدی ک حرف می زنم!راه می رم!:دی

واقعن تحت تاثیر قرار گرفته م!


همه ی عکسا دلگیر بوودن!

همه شوون!

دکولته بانو چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:18

واااااااااااااااااااااااای بابک ... خیلی خیلی خیلی خوب بود ... موقع دیدن اکثر عکس ها بغض کردم واقعا ... چه حس خوبی داد ... دیدن این همه پدر خوب و محشر ... حیف که من عکسهای جوونی پدرمو که همشو یه جا قایم ! کرده بودم، پیدا نکردم ... اما خب ... واقعا حال داد ... پس چرا به ما نگفتی اطلاعاتشونو بگیم !؟ ... بازم دمت گرم عنو ک ... د ... ی ...

آذرنوش چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:18 http://azar-noosh.blogfa.com

هیییییییییییییییییی عجب دنیایه معلوم نیست خودمون ۳۰ سال دیگه چه شکلی میشیم اصلا تا اون موقع هستیم یا نه...

داود(خورشیدنامه) چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:20 http://poooramini.persianblog.ir

یاد دوستمون شیرزاد گرامی

داود(خورشیدنامه) چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:20 http://poooramini.persianblog.ir

بابک حوض خونه ما توی خونه شما چکار میکنه!!!

رها چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:20

ممنون آقا بابک
ممنون بچه های باحال
ممنون بخاطر بغض قشنگی که امشب به من دادین

فرشته چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:21 http://feritalkative.blogfa.com/

در عکس شماره ۸ ماله ۱۸ سال پیش چقدر دلم میخواست بودم میتونستم اون لپهای سرخ رو گاز بگیرم محححححححححححححححکم

ایلیا چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:22 http://persianboy.blogsky.com/

به نام خدا

سلام

گذاشتن عکسهای شخصی تو دید نسبتا عمومی
کاریه که جای بحث داره!

اسم وبلاگتون خیلی با مسماست

عاطفه چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:22 http://hayatedustan.blogfa.com/

سلااااااااااااااام
مرررررررررسی
من برم یکی یکی این عکسارو نفس ببینمو

داود(خورشیدنامه) چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:24 http://poooramini.persianblog.ir

خداوندهمه رفته ها رو بیامرزه

فرشته چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:24 http://feritalkative.blogfa.com/

عکس ۴۰ هم دوست داشتنیه خیلی
ایشالا همیشه لبخند بزنی مریم شیرزاد عزیز

عاطی چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:26



چقدر دل کندن از این عکس ها سخته!!!!!!

همه ی پدرا دووس داشتنی-ئن!

و چقد کامنت بچه های پدرا قشنگه!

رها چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:27

همه عکسا رو عشق ست!
عکس مامان و بابای هاله بانو....
عکس خانواده باحال آرش پیرزاده ....
خدا رحمت کنه پدر و مادرهای فوت شده رو...
روح شیرزاد نازنین هم شاد...

عاطفه چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:28 http://hayatedustan.blogfa.com/

نمیدونم چی باید بگم-

مهربان چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:29 http://mehrabanam.blosky.com

گذشته از حس و حال ناراحت کننده این بازی...
من تو کف این شباهت ها موندم
بابای آلن... انگار خود آلنه...
مامان هاله و خود هاله ...وای خیلی شبیه اند
چشمای تارا و آرش...
عکس جدیدبابای محمد و محمد... بی نهایت شبیه

کاپوچینو چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:30 http://capuccino.blogfa.com

دیگه همه جوره ست کردی هوای وبلاگو؟آهنگو هم پدر پسری انتخاب کردی!

(آخی.الهی قربون بابام برم.
مرسی بابت این بازی.)

داود(خورشیدنامه) چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:32 http://poooramini.persianblog.ir

به فرشته : رازرو توی وباگ نوشتم

در بار این بازیه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد