جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

عکس دیروز و امروز بابا ها

 

ارتباط بین آدمها مقوله غریبیست 

گاهی بی آنکه بخواهی و بدانی طوری دل هایمان  به هم گره می خورد که ...  

مهم نیست به جای این سه نقطه چی بنویسیم  

مهم اینه که اینو تا وقتی که اون  آدم کنارمون هست درک نمی کنیم .   

 

-

محسن چقدر قشنگ گفته که :  

کاش یکروزی بیاید که برای اهالی این خاک ٬ راه رسیدن به آرامش و پیشرفت و رفاه و شادی و خوشبختی و سعادت و امنیت و آزادی از فرودگاه نگذرد ...

 

روز دوشنبه وقتی این بازی کلید خورد خبری شنیدم که به شدت ناراحتم کرد  

اگر قولش را نداده بودم این بازی را نمی گذاشتم 

 

 

دل آرام ...  

دل آرام عزیز داره از پیش ما میره 

داره میره اونور آبها تا یه زندگی تازه شروع کنه 

شاید باید براش خوشحال باشیم که البته هستیم 

اما نمی دونم چرا وقتی به این فکر می کنم که امشب ٬ آخرین شبیست که دل آرام زیر سقف آسمون این کشور نشسته و پیش ماست ناخودآگاه گریه ام می گیره  

اینا رو امشب نباید می گفتم اما نتونستم که نگم 

دل آرام برای من یه خواهر کوچولوی مهربونه و یه رفیق با معرفت 

که اگه بینمون هزار سال نوری هم فاصله بیفته چیزی از این احساسم کم نمیشه 

اما چه کنم که وقتی به رفتنش فکر می کنم  

اشکم درمیاد و دلم تنگ میشه ... 

 

برات بهترین روزها و ساعت ها و ثانیه ها رو آرزو می کنم خواهر کوچولوی مهربون  

و بی صبرانه منتظر اون هواپیمایی هستم که دوباره تو رو برمی گردونه پیش ما 

 -

سفرت بی خطر و دلت همیشه آرام 

 

 

این پست با همه ملحقات شاد و غمگینش 

با همه خنده ها و اشکهایش تقدیم می شود به : 

 

دل آرام 

  

 -

  

 

 + عکس باباها رو در ادامه پست ببینید ... 

 

 

 

 خیلی خیلی متشکرم از همه دوستانی که تو این بازی شرکت کردند  

و عذرخواهی می کنم اگر وقت بازی کم بود  

دوست داشتم امشب که دل آرام هست حتما رونمایی بشه .

ممکنه کیفیت بعضی عکسها مطلوب نباشه  

اگر روی عکسها راست کلیک کرده و ذخیره کنید میتونید عکسها رو با کیفیت بهتری ببینید . 

برای باز شدن همه عکسها صبور باشید ...

 


 شماره ۱ 

عکس بابای شیرزاد

- 

  

  برای روح بزرگ شیرزاد عزیز فاتحه ای بفرستید لطفا


 

 شماره ۲

عکس بابای تیام

- 

 

  این عکس آقا علیمراد بابای تیام است . سمت چپ ۲۷ سالگی و سمت راست ۵۲ سالگی 


 

 شماره ۳ 

-

عکس بابای آذرنوش

- 

 

آقا خداداد بابای آذرنوش  

ببینید آذرنوش با چه مشقتی داره به دوربین نگاه می کنه  

- 


 

 شماره ۴

عکس بابای دنیز

- 

 

  این عکس آقا حبیب بابای دنیز است رفیق شفیق خودم ...


 

 شماره ۵

عکس بابای فرشته

- 

 

  عکس سمت چپ مربوط به ۳۸ سالگی و سمت راست ۵۰ سالگی آقا فرهاد بابای فرشته است .


 

 شماره ۶

عکس بابای نیما

- 

 

  - 

 

این هم عکس پدر و مادر نیما


 

 شماره ۷

عکس بابای سهبا

- 

 

  عکس سهبا و پدرش


 

 شماره ۸

عکس بابای محمد

- 

 

  عکس بالا مربوط است به ۱۸ سال پیش و عکس پایین ۱۸ روز پیش


 شماره ۹

عکس بابای دلارام

- 

 

  


 شماره ۱۰

عکس بابای پونه

- 

 

   

پونه و مامان و باباش . پونه عینهو الان ستایشه 

خدا رحمت کنه پدر پونه رو ... یه فاتحه براشون بفرستید لطفا


 شماره ۱۱

عکس بابای فاطمه

- 

 

این عکس آقا علیرضا بابای فاطمه و این خانوم کوچولو یاسمین خانوم برادر زاده فاطمه است .

  


 شماره ۱۲

عکس بابای داود

- 

 

  این عکس آقای محمد پور امینی بابای داود است . عکس مربوط است به جشن روز کارگر در سال ۵۴ و تو این عکس ۲۵ ساله هستند . 

 

تو این عکس داود رو در کنار پدرش می بینید . 

   -

این عکس مربوط است به بهمن ۸۷ درست هفت ماه قبل از فوت بابای داود  

 

 - 

برای شادی روح بابای داود فاتحه بفرستید ... 


شماره ۱۳

عکس بابای شادی

- 

 

  عکس امیر آقا بابای شادی


 شماره ۱۴

عکس بابای عاطی

- 

 

  این عکس آقا عبدالرضا است . عکس سمت چپ ۱۵ سالگی و سمت راست ۵۰ سالگی


 شماره ۱۵

عکس بابای بیتا

- 

 

  


 شماره ۱۶

عکس بابای سیندرلا

- 

 

  


 شماره ۱۷

عکس بابای بابک 

- 

 

  این عکس من و باباست ۳۱ سال پیش که من روی دوش بابایم نشسته ام 

- 

 

و در این عکس دوباره من روی دوش بابایم نشسته ام 

کاش می شد یک عکس دیگه اینجوری هم داشته باشم 

۳۰ سال بعد دوباره روی دوش بابای عزیزم ... 

- 

 

این عکس مامان و باباست ۲۸ سال پیش 

- 

 

و این عکس دوباره بابا و مامان ۳ سال پیش


 شماره ۱۸

عکس بابای عادل

- 

  عکس سمت راست بابای ۶۶ ساله و عادل ۳۲ ساله 

عکس سمت چپ بابای ۳۷ ساله و عادل یکساله


 شماره ۱۹

عکس بابای میثا

-  

  عکس سمت چپ مربوط به ۳۱ سالگی و عکس سمت راست برای ۶۰ سالگی بابای میثاست .


شماره ۲۰

عکس بابای مهربان

- 

 

  عکس آقا ولی و راحله خانوم پدر و مادر مهربان ... سال ۵۷ پارک دانشجو 

 

اینهم عکس الان آقا ولی 

برای شادی روح مادر عزیز مهربان فاتحه بفرستید لطفا ...


 شماره ۲۱

عکس بابای هیشکی

- 

 

  عکسهای علی آقا بابای هیشکی ...


 شماره ۲۲

عکس بابای کاپو

- 

 

  اسم بابای کاپو آقا محمد است ...


 شماره ۲۳

عکس بابای پروین خانوم

-  

 

- -

 

-

 

  سمت راست پروین خانوم و سمت چپ خواهر ایشون 

-

 

این هم پدر و مادر پروین خانوم


شماره ۲۴

عکس بابای صالی

- 

 

  


شماره ۲۵

عکس بابای سمیرا

- 

 

  اسم بابای سمیرا آقا رضاست . عکس سمت چپ مربوط به سمیرای ۵ ساله و بابای ۲۷ ساله 

و عکس سمت راست عکس آقا رضا در ۵۴ سالگیه


 شماره ۲۶

عکس بابای حسین

- 

 

  


شماره ۲۷

عکس بابای وانیا

- 

 

 عکس های دیروز و امروز  آقا نصرالله بابای وانیا


 شماره ۲۸

عکس بابای خورشید

- 

 

  


 شماره ۲۹

عکس بابای الناز

- 

 

  


 شماره ۳۰

عکس بابای محسن

- 

 

  


 شماره ۳۱

عکس بابای مریم

- 

 

  


 شماره ۳۲

عکس بابای مهرداد

- 

 

  عکس آقا مسعود بابای مهرداد


 

 شماره ۳۳

عکس بابای نیمه جدی

-  

  


 

 شماره ۳۴

عکس بابای مهیاس

- 

 

  اسم بابای مهیاس جعفر است . عکس سمت چپ در ۳۵ سالگی و سمت راست ۵۰ سالگی


 

 شماره ۳۵ 

-

عکس بابای آرش ناجی

- 

 

  دو بابا در یک قاب ... اصغر آقا بابای آرش ٬ آرش و تارا دخترش


 

 شماره ۳۶

عکس بابای هاله بانو

-  

  

  

 

عکس های اصغر آقا و زری خانوم پدر و مادر هاله بعد از سالها


 

 شماره ۳۷

عکس بابای آلن

- 

 

  آقا محمد حسین سال ۵۳ 

-

 

سال ۸۹


 شماره ۳۸

عکس بابای آرش پیرزاده

- 

  

خانواده آرش در سال ۵۶ 

- 

  این هم عکس حالای این خانواده


 شماره ۳۹

عکس بابای آوا

- 

 

  


 شماره ۴۰

عکس بابای مریم شیرزاد

- 

 

  


 شماره ۴۱

عکس بابای رگبار

-   

سال ۶۵ بابای ۳۵ ساله و آقا رگبار ۱۰ ساله و خواهرش 

  سال ۸۹ بابای ۶۴ ساله و فرزندان همان دو تا کوچولوی عکس قبل


شماره ۴۲

عکس بابای گل گیسو

- 

 

  


 شماره ۴۳

عکس بابای سبا

- 

 

عزیز آقا بابای سبا سال ۵۱ 

 

این هم عکس عزیز آقا در سال ۸۹


 شماره ۴۴

عکس بابای محمد رضا

- 

  

این عکس آقا قاسم است پسر عموی سبا که به رحمت خدا رفته 

برای روح بزرگش فاتحه ای بفرستید ...

  


 شماره ۴۵

عکس مامان و بابای آناهیتا

- 

-

 

  استاد سعادت و بانو


 شماره ۴۶

عکس بابای میلاد

- 

 

  توجه داشته باشید که میلاد با اینکه هنوز وبلاگ نزده این اولین عکسیه که ازش دیده میشه ...


 شماره ۴۷

عکس بابای محدثه

- 

  

- 

  


 شماره ۴۸

عکس بابای الهام

- 

  - 


شماره ۴۹

عکس بابای بهنام

- 

 

  بهنام و باباش آقا محمد 

 

بهنام وداییش احمد آقا 

 

بهنام و مامانش هاله بانو 


 شماره ۵۰

دو عکس از بابای محمد

- 

 

  


 شماره ۵۱

عکس بابای الف

- 

  

- 

  


 شماره ۵۲

عکس بابای مامان عارفه

 - 

 


 

ایشالا خدا همه عزیزان رفته رو بیامرزه

و به همه پدر ها و مادرها سلامتی و طول عمر بده  

ایشالا که قدرشون رو بدونیم .

 

ممنونم که مثل همیشه همراه بودید و با معرفت

معذرت می خوام از دوستانی که عکس یادگاری از باباهاشون نداشتند و نتونستند شرکت کنن  

معذرت می خوام از کسانی که با دیدن عکسها غصه دار شدند  

معذرت می خوام از کسانی که دوست داشتند بازی کنند ولی به هر دلیلی نتونستند 

و معذرت می خوام از مهدیه  و جزیره ٬ نازی و نگار

امیدوارم کم و کاستی و ایرادهای این بازی رو به بزرگیتون ببخشید  

به خاطر ایده این بازی از مهربان ٬ محسن باقرلو  و آقا بزرگ ممنونم  

اگر عمری بود یه روزی بازی عکس پدر بزرگها و مادر بزرگها رو هم برگزار می کنیم ... 

  

 

 

 

 

 

+ آهنگ این پست کار مشترکی است از احسان خواجه امیری و بابایش ایرج  

 

 

 

نظرات 231 + ارسال نظر
وانیا چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:32

مهربان بانو خیلی حس عکس پدر و مادرتون زیبا بود جدی
من نیازم تو رو هر روز دیدنه از لبت دوست دارم شنیدنه
دلم گرفت برا بابایی که با اون ذوق تو عکس اول حالا تنهایی داره سر میکنه

رها چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:33

من آهنگ رو ندارم
اگه میشه یه نفر لینکش رو واسم بذاره

م . ح . م . د چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:35

رها بانو جان : آهنگ جان بابا از احسان خواجه امیری ...

فک میکنم اگر با اینترنت اکسپلوره بیای میتونی گوش بدی ...

داود(خورشیدنامه) چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:35 http://poooramini.persianblog.ir

به فرشته : راز روتوی وبلاگم نوشتم در باره ین بازیه

آذرنوش چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:36 http://azar-noosh.blogfa.com

بچه ها بچه ای که بغل بابای بابکه کیه؟

آلن چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:37

خیلی خیلی دستت درد نکنه.
واقعن عالی بود.

خدا ایشالا همه اسیران خاک رو بیامرزه.
روح همه شون شاد.

آذرنوش چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:37 http://azar-noosh.blogfa.com

مهربان بانو جان خداوند مادرت رو بیامرزه ولی چقد خوش تیپ بودن هم ایشون هم پدرتون

داود(خورشیدنامه) چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:39 http://poooramini.persianblog.ir

نمی خوام بگم کدوم عکسها بهترن چون بهتر بی معنیه

اما عکس اول حس عجیی توشه ربطه دستها ی پدر و پسر ( شیرزاد)

مهربان چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:39 http://mehrabanam.blosky.com

آره وانیا
عکس خیلی خوبیه
عکس دو نفره زیاد دارن وای من اینو از همه بیشتر دوس دارم...

م . ح . م . د چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:40

فک کنم کیامهره اصلی باشه

آلن چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:40

بابک ، من دو تا عکس فرستادم.
ولی الان یه عکس نشون داده میشه.
عکس دوم نرسیده یعنی ؟

آذرنوش چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:42 http://azar-noosh.blogfa.com

نه جدی کیه؟

وانیا چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:42

مهربان جان معذرت میخام که ربط دادم به فریدون فروغی اما نمیدونم چرا حسم با دیدنه اون عکس هی پر میکشه سمت اون صدا

نیما چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:43

با عرض سلام خدمت مهربان بانو

یه عدد زوجه ی مناسب برای پدر گرامی در نظر داریم. اهل کاشان ، خوش بر و رو نیس اما قابل تحمله ، آشپزیش خوب نیست اما 206 باباش زیر پاشه ، فوق لیسانس نداره اما داره لیسانس حسابداری میگیره ، پالتوی پوست مار نداره اما بدون لباس بهتره و اینجا هم اوپی میخوره ، اون سمت هم حموم و دستشویی ، اینجا هم یه اتاق خواب نوزاد با کاشی های آبی کادوش کنم ؟؟؟

مهریه و شیربها و این جیگول بازی ها رو هم قبول نداره. خودش یه پولی هم دستی میده !

آذرنوش چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:43 http://azar-noosh.blogfa.com

منم عکس الان بابامو فرستاده بودم ولی مثل اینکه نرسیده بهت.اشکال نداره قدیمیا حالوهواشون بهتره

مهربان چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:44 http://mehrabanam.blosky.com

آلن

بابک می گه فقط یه عکس ارت گرفته

وانیا چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:45

آذرنوش جان این کیامهره واقعیه

بابک چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:47

آذرنوش و آلن عزیز
همین عکسها فقط رسیده بود
اگه دوباره بفرستید فردا اضافه می کنم

الی چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:48 http://e-motamedi.persianblog.ir/

ممنون بابک جان...
خیلی حس خوبی بود...
حس کردم همه باباها شبیه بابای خودم هستن...به بابای خودت سلام ویژه من رو برسون و همچنین مامان خوشگلت...

آذرنوش چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:50 http://azar-noosh.blogfa.com

نه بابا عکسه که مال ۳ سال پیشه رومیگم

آذرنوش چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:51 http://azar-noosh.blogfa.com

چشم بابک اگه شد حتما

وانیا چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:51

خب همون کیامهره الان شده اینقدی

وانیا چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:52

کیامهر من دارم ملت رو در مورده عکسایه شما راهنمایی میکنما

آلن چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:52

ممنون بابک جان
واست میفرستم

دل آرام چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:54 http://delaramam.blogsky.com/

من نمیدونم چی باید بگم
تو خیلی آدم مهربونی هستی
با خوندن متنت دارم همینجور اشک میریزم ...
من خوشبختم که همچین دوستان نازنینی دارم
من خیلی خوشبختم ...
ازت ممنونم بابک خان خیلی زیاد خیلی زیاد ...

آذرنوش چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:56 http://azar-noosh.blogfa.com

آهان ببخشید من هنوز بابک خان و به اسم کیامهر میشناسم

آذرنوش چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 23:57 http://azar-noosh.blogfa.com

بلاخره دل آرام هم اومد...

آلن پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 00:01

فرستادم جیگر طلا
بازم ممنون از بابت زحمتی که کشیدی

مریم همسفر شیرزاد پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 00:02

بین اینهمه بابا
شیرزاد من؟
ذلم براش تنگ شد
دوباره تنگ شد
کاش خودشم بودو این عکسارو میدید
همیشه گردن باباشو میبوسیدو عاشقانه دوستش داشت
بازم ممنون کیامهر

م . ح . م . د پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 00:02

بازم مرسی کیامهر بابت این بازی ای که گذاشتی

خدا تن همه ی بابا هارو سالم نگه داره و اونایی که دیگه بینمون نیستن رو رحمت کنه ...

فردا 8 کلاس دارم برم بخوابم ... شب بخیر

دل آرام پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 00:04 http://delaramam.blogsky.com/

از تک تکتون که برام دعا کردین از صمیم قلبم ممنونم
امیدوارم روزهای همتون رنگی و شاد باشه
عکس باباهای نازنین محشر بود .
عالی عالی
ممنون که یازی رو امشب برگزار کردی

الهه پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 00:05 http://elahename.blogsky.com

سلام
واقعا این بازی عالی بود...گرچه شرکت نداشتم ولی حس غریبی بهم دست داد. با آهنگ احسان خواجه امیری و باباش...
حتی گریه ام گرفت....
خیلی خیلی خیلی خیلی ممنون....

داود(خورشیدنامه) پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 00:06 http://poooramini.persianblog.ir

عکس ۱ عشق بدون فاصله
عکس ۳ عشق بدون فاصله۲
عکس۱۷تا انتها حضور
عکس ۲۰دلم توی ان کتاب است تابدانم موضوعش چیست
عکس۲۵این گل منه!
عکس ۲۶ نگاهت را دوست دارم مرد
عکس۴۱با تو ازکدام باغ بود که امدم
عکس۴۵عشق بدون فاصله۳

داود(خورشیدنامه) پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 00:08 http://poooramini.persianblog.ir

برای دل ارام ارزوی شادکامی میکنم

رعنا پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 00:13 http://rahna.blogsky.com

سلاممممممممم ..
وای من هی دارم نگا عکسا میکنم ..
دوس داشتم منم شرکت کنم ولی نشد .. :(
ولیییییی خیلیییی حس خوبی ِ خیلی خیلی خیلی ..
عکسای قدیمی رو که میبینم واقعا" بغضم میگیره ..
مرسی کیامهر و همه ی بچه هایی که شرکت کردن ، مرسی از این حس ِ خوب...

آذرنوش پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 00:15 http://azar-noosh.blogfa.com

بابک جان فرستادم واست.ممنون بابت همه چیز

پروین پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 00:16

واااای بابک خان
عالی بودند عکسها.... عالی....
هر چی از قشنگی این کارت و بزرگی زحمتی که کشیدی بگیم کم گفته ایم.
انقدر حس خوبی دارم الآن بعد از دیدن این عکسها
خدا همه پدر و مادرهای عزیز رفته رو بیامرزه و روحشون رو غرق رحمت کنه.
همهء پدر و مادرهای عزیز دوست داشتنی بودند، اما یک ای ولله به پدر و مادر خودت و پدر و مادر مرحوم مهربان عزیز.
در خاتمه
دربارهء بابای عزیز خودم
عکس جوانی اش حدود ۲۰ سال داشته. عکس جدید که بهمن پارسال است ۷۶ سال. اسم قشنگش هم جعفر است. و من هر بار که از ایران برمیگردم دل توی دلم نیست که آیا سال بعد هم سایهء عزیزش روی سرم خواهد بود یا نه.
در ضمن، خداییش عکس به این رتوش شده ای دیده بودید توی عمرتون؟ مامانم همیشه میگفت بابات خیلی ژیگول بود و کلی هواخواه داشت. اما الآن که درست نگاه میکنم اصلا شکل الآنش نیست عزیز دلم. یه عکس دیگه دارم ازش سی سالشه. انقدر بهش ورنرفته عکاس. اگه اونو امشب بفرستم پررو بازی است؟
باز هم هزار بار ممنون

آوا پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 00:18

دل آرام بانو....سفرت به سلامت..دست پر بر می گردی..مطمئنم..من یه رفیقم امشب رفت.رفت همونجایی که تو میخوای بری........دم آخری
نتونستم واسه رفتنش گریه نکنم...همیشه
همینه...لعنتی جمع میشه یدفه ای حالمو
میگیره..فردام تومیری...الهـــی بسلامت
برسی بانو...خدا رحمت کنه شیرزاد خان
جان رووخداحفظ کنه پدربزرگوارشون رو
پونه بانو خدا رحمت کنه پدربزرگوارتونو..
روحشون شاد....آقا داوود نگاه پدرتون
خستس و مهـــربون..خدارحمت کنه
ایشون رو..طفلکی بابای شما بابک
خان جان........ماشاله همه جا رو
دوششونینا! انشاله سی سااااله
دیگم رودوشــــــــــشون باشین.

نیمه جدی پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 00:20 http://nimejedi.blogsky.com

من اومدم تشکر کنم خیلی زیاد.
ممنون
این عکسا فوق العادن....

آوا پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 00:22

خدارحمت کنه مامان گل مهربان بانو رو...وای دکولته بانووووووو نگاه پدرتون خیـــلی شبیه نگاه شماس
منظورم نوع نگاه بوداعکس آرش خان جان خیلی باحاااااااااااااااااله پس چرا عکس الان بابای من نیست؟!!!!!!!من که فرستاده بودمش!! مریم
خانوووووووم شیرزادخان خدا حفظ کنه سایهء پدرتـونوبالای سرتون........به به چشممون
به جمال میلاد خان جان روشن شد..دیگه
بزن وبتو پسر.دست همگیتون درد نکنه.
خداجمیع رفتگان روبیـــامرزه و لـــیاقت
بده به ماهایی که هنووووز داریمشون
تا قدرشــــون رو بدونیم..قدرتک تک
زحماتشون رو وبتونیم حرمت موی
سپیدشون رو حفظ کنیم ...و این
اختلاف زمانی،عقایدی و نسلی
باعــــث نشه که دلاشــــونو از
خودمون برنجونیم.......دست
همگی درد نکنه این خااطره
بدجوووووور موندگارمیشه
یاحق...

آلن پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 00:24

آوا ؟
ظاهر کامنتات فالش می زنه

تیراژه پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 00:26 http://tirajehnote.blogfa.com/

تو این حال و روز هممون فالش میزنیم آلن جان
خدا پدرت رو حفظ کنه آلن عزیز
من که مات این عکس ها موندم دل نمیتونم بکنم از این صفحه

هاله بانو پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 00:28 http://halehsadeghi.blogsky.com/

مهربان جونم اگه من شبیه مامانم بودم که خوب بوود
عکست رو خیلی دوست داشتم
یه حس خوب داشت

آوا پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 00:29

نه آلن خان جان وقتایی که کامنت
طولانیه اینجوری به هم میریزه
وای الان آهنگ واسم پخش
شد..خیلی زیباس و بجا..
ممنون بخاطر همه چیز
بابک خااااااااااان جان
ممنووووووووووون

آلن پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 00:32

قربانت تیراژه جان.
ترو خدا ببخش که بابای من معروف نبودا

تیراژه (مهرداد) پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 00:33 http://www.teerajeh.persianblog.ir

سلام

این عکسا چقدر حرف برای گفتن دارند...

مخصوصا برای خود افرادی که شرکت کردند

خیلی ممنون برای این تلنگر و یادآوری به جا

آلن پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 00:37

دلی ؟ دلی ؟ دلی ؟
دلی مهربون ؟

من هرچی به این سلول های خاک بر سری مغزم فشار میارم نمی دونم چی بگم که در خور تو باشه.
نمی دونم چطوری ازت خداحافظی کنم.
ایشالا یه زندگی شاد و شیرین و پر از موفقیت رو اونجا تجربه کنی.
درسته که من تو رو تا حالا ندیدم. ولی ناراحتم که قراره تا مدتی پیش ما نباشی.
شاد باشی رفیق عزیزم.

تیراژه پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 00:40 http://tirajehnote.blogfa.com/

قربانت آلن جان!

.
.
ممنونم جناب اسحاقی نازنین

عجب یادگار خوبی توشه ی راه مسافر عزیزمان دل آرام ساختید...
و ممنونم از مهربان بانوی عزیز به خاطر تمام صبوری ای که همراه با بابک مهربان ارزانی ما میکند..

ممنونم عزیزان
همیشه سلامت باشید نازنینان

آرشمیرزا پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 01:03 http://danehayerizeharf.blogsky.com

من تعجب می کنم چرا تیراژه ذوق نکرد از اینکه یک صفحه ی دیگه از زندگی خصوصی من فاش شده !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

من با این دیال آپ گازوییلی نتونستم همه ی عکسا رو ببینم .

دستت درد نکنه «بابک »جان که هروقت ازاونوری می کنمت «کباب» میشی .

خسته نباشی.

فرشته پنج‌شنبه 14 مهر 1390 ساعت 01:09 http://feritalkative.blogfa.com/

من همچنان دل نمیتونم بکنم از این عکسها و آهنگ
همچنان ممنون از زحمت شما بازم زیاد بابک خان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد