جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

...

دوستانی که برای رادیو جوگیریات فایل صداشون رو فرستادند عبارتند از :


عارفه - ارغوان - عاطی - باغبان - بشرا - دل آرام - الی سا - فرشته - هانا - ایراندخت - جعفری نژاد - محسن باقرلو - کرم دندون - خورشید - کیانا - مهسا - مریم - مهربان -  محمد - خانم و آقای نیمه جدی - پروین خانم - آرش پیرزاده - رعنا - صالح - سمیرا خانم - شیما - ته تغاری - ترنم - یسنا


+ اگر اسم کسی جا افتاده یا فایل فرستاده و اسمش اینجا نیست لطفا خبر بدین

++ دوستانی که محبت کردند و فایل صدا رو فرستادند به یک اکران خصوصی رادیو جوگیریات دعوت هستند . یعنی زودتر از بقیه دوستان رادیو جوگیریات رو خواهند شنید .

+++ متاسفانه آدرس وبلاگ بعضی از دوستان رو ندارم . اگر ممکنه توی کامنتها بنویسید .


ممنونم از لطف همیشگی شما . مطمئنم از شنیدنش لذت خواهید برد ....




رادیو جوگیریات


به پیشنهاد فرشته عزیز یک رادیو جوگیریات به مناسبت اول مهر خواهیم داشت .

این رادیو به سبک رادیوی پارسال که به مناسبت بازگشایی مدارس بود ساخته میشه و نیاز به همکاری شما داره . چطور ؟

زحمت بکشید و یک فایل صوتی (حداکثر دو دقیقه ) از خاطرات مدرسه تعریف کنید . روال هم دقیقا مثل پارساله یعنی مثلا من معلم هستم و شماها شاگرد . خاطره تون رو با اجازه آقا ما بگیم ؟ شروع کنید بامزه تر هم میشه . و  در آخر اسم خودتون و یا وبلاگتون رو بگید . فکر می کنم رادیوی جالبی از کار در بیاد .



اجازه آقا ما بگیم ؟ یه با ما با بچه ها زنگ تقریح رفته بودیم تو حیاط برف بازی که یهو ....



چند تا نکته :

۱- فایل صداتون رو به این ایمیل بفرستید : kiamehr.bastani@gmail.com

2- اگه تعداد فایل ها کم باشه مطمئنا این رادیو لطف چندانی نخواهد داشت  . میدونم مشغله زیاد دارین و ضبط کردن صدا و ایمیل کردنش وقت زیادی می بره اما این خاطره به یاد می مونه و هرچی تعداد صداها بیشتر باشه بهتره . پس اگر مقدور بود شما هم شرکت کنید .

3- آخرین فرصت ارسال فایل صداها دوشنبه 25 شهریور ساعت 12 شبه یعنی بیشتر از 5 روز وقت دارید تا فکر کنید که چی بگید و بهونه ای هم نداشته باشید که نشد و وقت نبود و اینها ....

4- دوستانی که زحمت میکشن فایل رو می فرستن حتما کامنت بذارن تا مطمئن بشن که فایلشون رسیده . لطفا تو فایلتون فقط خاطره تعریف کنید .

5- فایل های صوتی ممکنه بعد از تبدیل فرمت کیفیتشون افت بکنه . لطفا تا حد ممکن بلند صحبت کنید تا فایل صداتون واضح و با کیفیت باشه .

6- این فایل هم برای یادآوری ضرر نداره .




 

 

با یه جدول وبلاگی موافقید ؟ 

 

 

 

با عرض معذرت خدمت دوستانی که دیشب منتظر بودند فکر می کنم سوء تفاهمی پیش اومده ... عرض کردم پست بعدی ولی نگفته بودم دیشب . 

الان شک کردم و رفتم و پست قبلی رو خوندم . باور بفرمایید حرفی از زمان پست نزده بودم . 

به هرحال لابد من واضح صحبت نکرده بودم و عذرخواهی می کنم که منتظر موندید .  

ایشالا امشب می نویسمش ... 

   

 

 

 

 

 

 

قدیما وقتی سه ماه تعطیلی و عشق و حال تابستون تموم می شد و اون اوایل و مخصوصا چند هفته اول که اصلا حس و حال درس خوندن و مشق نوشتن نداشتیم ٬بزرگترها می گفتند پشتتون باد خورده . الان منم دقیقا یه همچین حسی نسبت به وبلاگم دارم . 

مشخصه که مثل سابق براش وقت نمی گذارم . دلیلش هم مشغله زیاد کاری شرکته و شبها که به خونه می رسم واقعا از لحاظ فکری خسته و بی حوصله ام . خواستم عذرخواهی کنم بابت اینکه کامنتها بی جواب می مونند و این رو به حساب بی ادبیم نگذارید .  

ایشالا تو همین اسفند ماه توی جوگیریات یک اتفاق خیلی خوب وبلاگی میفته که قول میدم همه کمرنگی این چند وقت رو جبران خواهد کرد . 

 

 


به امید خدا فردا شب دعوتید به شنیدن ششمین شماره از رادیو جوگیریات ...






ساعت ۱۲:۰۰ آخرین فرصت برای ارسال فایل های میهمانی شب یلدا بود. فایلهایی که از این به بعد ارسال بشوند با عرض شرمندگی در بازی شرکت نخواهند داشت .

 

 

دوستانی که محبت کردند و فایل  صدایشان را فرستادند عبارتند از :  

ژولیت - مریم انصاری - نرگس اسحاقی - نیمه جدی - ایلیا - مهدیه - فرزانه - آذرنوش

خورشید  -گلپونه - سارا - آرش پیرزاده - محمد و فهیمه - جزیره - یسنا - فرشته - دل آرام   

طودی و رعنا - حنانه - سمیرا خانوم

 

 

باز هم از لطف و محبت این دوستان ممنون و متشکرم ... 

 

 

 

 

امشب توضیحات کامل در خصوص نحوه شرکت در بازی صوتی شب یلدا اعلام می شود . 

با توجه به این و این پست حدس می زنید بازی صوتی امسال چه باشد ؟  

 

 

به درست ترین حدس یک جایزه ناقابل تقدیم خواهد شد ... 

  

 

 

 

+ برای جلوگیری از تقلب تا شب کامنتها تاییدی است .  

 

اورسن ولز و پایان جهان

سناریوی دوم :


 

 

 

 

اورسن ولز بدون شک یکی از بزرگترین کارگردانان و نوابغ تاریخ سینماست .

فیلم همشهری کین به باور بسیاری از منتقدین ، بهترین فیلم تاریخ سینماست و نکته قابل تامل اینست که این فیلم در سال 1941 و درست زمانی ساخته شد که اورسن ولز تنها 25 سال سن داشته است . هرچند به خاطر شیوه دیکتاتور مآبانه هالیوود ، اورسن ولز تا پایان عمر نتوانست آنطور که دلش می خواست آزادانه فیلم بسازد اما با این وجود منتقدین سینما چه در عرصه کارگردانی و چه در زمینه نویسندگی و بازیگری سینما او را ستایش می کنند .


در شب هالوین سال 1938 وقتی اورسن ولز 22 ساله هنوز آنچنان مشهور و شناخته شده نبود  در شبکه  cbs نمایشی زنده و رادیویی اجرا کرد که اقتباسی بود از داستان جنگ دنیاها که شاید این نمایش را می توان از اولین داستان هایی دانست که با موضوعیت نبرد انسان و موجودات فضایی نوشته شده است .

این نمایشنامه به قدری خلاقانه و تاثیر برانگیز اجرا شد که مردم آمریکا گمان کردند بواقع حمله ای از سوی فضایی ها صورت گرفته و ترس و وحشت مردم را فرا گرفته بود . بسیاری از مردم با پلیس تماس گرفته بودند و حتی عده ای از ترس حمله فضایی ها از خانه هایشان گریختند .

این واکنش ها اورسن ولز را واداشت تا بطور رسمی از مردم آمریکا عذرخواهی کند .


+ منبع

 

 

ادامه مطلب ...

فضاپیماهای وویجر

سناریوی اول : 


 

 

 

 

 

فضا پیماهای وویجر در دهه ۷۰ میلادی به فضا پرتاب شدند تا از سیاره های مشتری و زحل تصویربرداری کنند . سالهاست که ماموریت این فضاپیماها به پایان رسیده و مدت هاست که از منظومه شمسی خارج شده اند . حتی تصور ۱۵ میلیارد کیلومتر فاصله هم دشوار است . هرچند که عملا به غیر از یک سری سیگنال های خیلی ضعیف و نامفهوم چیزی از این دو فضا پیما به زمین مخابره نمی شود اما برای درک بهتر فاصله آنها شاید بد نباشید بدانید که پیامهای رادیویی که وویجر ها برای زمین می فرستند ۱۶ ساعت طول میکشد تا به زمین برسد در حالیکه نور خورشید تنها ۸ دقیقه زمان می برد تا از خورشید به زمین برسد . 

اما نکته جالب اینجاست که بر خلاف نظر برخی ٬ خروج وویجر ها از منظومه شمسی پایان ماموریت آنها نیست . دانشمندان احتمال دادند که در صورت وجود موجوداتی هوشمند در فضا ممکن است روزی سفینه های وویجر  به دست این موجودات برسد پس  با یک تیر دو نشان زده و پیامهایی برای موجودات فرازمینی ارسال کردند . یک صفحه مدور طلایی رنگ شامل اطلاعات مختلفی از انسان ها و کره زمین در این دو سفینه قرار دارد تا اگر روزی موجودات هوشمندی توانستند به آن دستیابی پیدا کنند اطلاعاتی از زمینی ها داشته باشند و بدانند که موجوداتی هوشمند غیر از خودشان  هم وجود دارد . هرچند که احتمال این اتفاق بسیار کم است و شاید وقتی این اطلاعات به فضایی ها برسد که دیگر کره زمینی وجود نداشته باشد اما به هرحال دانشمندان امیدوار بودند که چنین اتفاقی بیفتد .  

  

 

 

 

محتویات این لوح طلایی عبارتند از : بخش هایی از تمدن انسان (به زبان ریاضی و تصویر ) - تصاویر یک زن و مرد به عنوان نمونه های بشری (که دستهایشان را به علامت صلح و دوستی بلند کرده اند) - موقعیت زمین در منظومه شمسی (تا اگر احیانا دوستان فرازمینی قصد داشتند تشریف بیاورند مهمانی آدرس ما را داشته باشند ) - ۱۱۵ قطعه عکس - صداهایی از کره زمین ( صدای رعد و برق - صدای گریه نوزاد - صدای برخورد امواج به ساحل و ....) - ۹۰ دقیقه موسیقی از کلاسیک تا جدید و از ملل مختلف مثل چین و پرو و آذربایجان و اندونزی و مکزیک  و سلام و خوشامد گویی به ۵۵ زبان (مختلف دنیا از جمله فارسی نیز شامل آن است) . 

 

پیام خوشامدگویی فارسی فضا پیمای وویجر شعر مشهور سعدی شیرازی است : 

درود بر ساکنین ماوراء آسمان‌ها،

بنی‌آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند.

چون عضوی به‌درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار.

 

 

 

+ این پیام را به زبان فارسی می توانید از سایت رسمی وویجر ناسا بشنوید  . 

++ سناریو های دوم و سوم هم امشب تقدیم خواهد شد . 

+++ منبع 

  

 

شب یلدای 91

اول از همه تشکر می کنم از دوستانی که نسبت به رادیو لطف داشتند و تعریف کردند و نقد کردند و ایراداتش را گفتند .امیدوارم که شماره های بعدی رادیو جوگیریات بهتر باشد و بی عیب ...


احتمالا دوستان قدیمی تر خوب یادشان هست که پست های صوتی اولین بار کی و چطور آغاز شد . برای کسانی که یادشان نیست عرض کنم که همه چیز از دو سال پیش و درست شب یلدای سال 89 آغاز شد .

محسن باقرلوی عزیز در یکی از فراموش نشدنی ترین خاطرات جمعی بلاگستان ، یک بازی صوتی راه انداخته بود با عنوان نغمه های داودی شب یلدای 1389 


تا به آنروز خیلی از ماها دوستانی صرفا مجازی بودیم . نه همدیگر را دیده بودیم نه صدای هم را شنیده بودیم و نه حتی اسم واقعی همدیگر را می دانستیم .

اما بعد از آن بازی محشر و بی نظیر شب یلدای 89 خیلی دوستی های جدید شکل گرفت و به شخصه برای من آن بازی و آن خاطره عزیز یک نقطه عطف در بلاگستان بود .


آن وقت ها من با نام کیامهر باستانی می نوشتم و کسی نام واقعیم را نمی دانست اما به میمنت آن اتفاق خوش یمن ، در این دنیای مجازی بسیار دوستان عزیز یافتم . بارها همدیگر را به بهانه های مختلف ملاقات کردیم و با خیلی هایشان رفت و آمد  داریم و روزی نیست که از حال و احوال همدیگر بی خبر باشیم .

طوریکه مدتهاست دوستان وبلاگی ( که بعضی هایشان هم اصلا وبلاگ ندارند اما بواسطه وبلاگ با هم آشنا شده ایم ) از دوستان مدرسه و دانشگاه و همکاران شرکتی عزیز تر و از فامیل به من نزدیک تر شده اند .


این بازی خاطره انگیز بهانه ای شد تا در سالروز آن و درست شب یلدای سال 90 دوباره دور هم جمع شدیم و تجدید خاطره کردیم و دوستان جدیدی به جمع ما اضافه شدند و بازی صوتی شب یلدای 90 هم خاطره ای شد دوست داشتنی ...



همه اینها بهانه ایست تا یکبار دیگر از دوست و برادر عزیزم محسن باقرلو به خاطر تمام لحظه های خوبی که برای ما ساخته تشکر کنم و آرزو کنم همیشه خدا دلش شاد باشد .


الغرض ... این همه مقدمه چینی ها برای این بود که بگویم کمتر از دو هفته به شب یلدای 91 باقی مانده است . طولانی ترین شب سال که می تواند بهانه ای باشد برای یک دور همی دیگر و ساختن یک خاطره تازه و بی نظیر و جدید ...


به امید خدا شب یلدای امسال هم دور هم خواهیم بود و تا دیر وقت خوشی می کنیم و از با هم بودنمان لذت خواهیم برد .

برای شب یلدای امسال ایده خاصی ندارم اما اگر شما فکر و ایده و نظری داشته باشید با کمال میل می شنوم و اگر مناسب باشد حتما استفاده خواهیم کرد ...


خب ... نظرتون چیه ؟

 



+  به یاد دوستانی که مدتهاست از آنها بی خبریم این فایل را بشنوید ...